آسيب شناسي فرهنگ سياسي عاشورا
پس از آفرينش عاشورا توسط شهيدان کربلا و تبديل آن به يک فرهنگ توسط اهلبيت(ع) اين فرهنگ عظيم انساني و اين درخت برومند که سايههاي آن نه تنها بر زندگي شيعيان و مسلمانان، بلکه بر آفاق حيات بشريّت سايه خود را گسترانيده است و چهرههاي بزرگ ظلمستيزي چون گاندي را به تواضع در برابر آن واداشته است، نيازمند صيانت و حفاظت بوده و هست؛ صيانت در برابر امواج بنيان کن جهالتها و عداوتها، حفاظت از آسيبهاي دوستان نادان و دشمنان دانا، تلاش و مجاهدت در برابر فراموشي عاشورا يا اهداف آن، مقاومت در برابر تحريفات گوناگون لفظي و معنوي. اکنون سؤالات مهمّي در ارتباط با پاسداري از فرهنگ عاشورا مطرح است.
اوّلاً، اين مسئوليت سنگين بر دوش چه کسي نهاده شده است؟ چه فرد يا گروهي وظيفه حراست از عاشورا و آرمانهاي بلند آن را دارد؟
ثانياً، حراست و پاسداري چگونه انجام ميشود و شيوه آن چيست؟
در باره سؤال اول آنچه پيش از هر چيز به ذهن خطور ميکند، آنکه، تنها عاشورا شناسانند که توانايي حراست از آن را دارند، آن کس که با عاشورا بيگانه است، اهداف و آرمانهاي آن را نميشناسد و يا به آن ايمان ندارد، چگونه ميتواند پاسدار عاشورا باشد؟
کساني که با شناختي عميق و ايماني محکم، دل در گرو عاشورا و عاشورائيان دارند و از صميم جان با آهنگ «يا ليتني کنت معکم فافوز فوزاً عظيما» مترنمند، وظيفه حفاظت و پاسداري را بردوش دارند. پس اين مسئوليت بزرگ بر دوش عموم شيعيان، به ويژه عالمان ديني سنگيني ميکند که نخست عاشورا را هر چه بيشتر و عميقتر بشناسند، آنگاه به پاسداري از آن همّت گمارند. امّا در باره پرسش دوم و چگونگي پاسداري از عاشورا، درجات و مراتب مختلفي را ميتوان در نظر گرفت؛ در درجه اوّل نکوداشت نام عاشورا و بزرگداشت شهيدان نينوا، وظيفهاي مهم و سنگين است. اين مسئوليتي است که در توان توده مردم ميباشد. اقامه مراسم عزا و برپايي خيمههاي عزاداري سالار شهيدان به راه انداختن دستهجات و هيئات و غيره، ميتواند شکلهاي مختلفي از اين مهم باشد و هر کدام به نوبه خود لازم و ضروري است و نشانهاي از تقوا و تعظيم شعائر الهي و عبادتي بزرگ است که از افضل قربات اليالله شمرده ميشود:
«و من يعظم شعائر الله فانها من تقوي القلوب»(حج/32).
در طول تاريخ اين مجالس و محافل حسيني دشمنان فراواني داشته است، يکي از آخرين آنها، تلاشهاي شيطاني رضاخان پهلوي در برچيدن مراسم عاشورا و محرّم و جلوگيري از مجالس روضهخواني و تشکيل هيئات بود که در اين تلاش ناکام ماند و طولي نکشيد که در سراسر ايران اسلامي، حتي در مناطق سنّينشين، مراسم سوگواري خامس آل عبا(ع) به شکلي با شکوهتر و گستردهتر، اقامه شد، بنابراين تضعيف مراسم سوگواري و عزاداري حسيني(ع) به هيچ وجه جايز نيست.
البته اکنون دشمن به خوبي واقف است که فرهنگ عاشورا سدّي محکم و بنيادين در مسير مطامع نامشروع وي است. و مانع از پايمال کردن منافع مادي و سرزمين و اقليمي و فرهنگ و تفکر مسلمانان ميشود، بسياري از حرکتهاي ضد استکباري و استبدادي که در ميان ملتهاي مختلف به ويژه، ايران و لبنان و فلسطين رخ نموده، دقيقاً متأثّر از عاشورا و آرمانهاي کربلاست و چنانکه در پارهاي از کنفرانسها نيز رسماً اعلام شده، دشمن در فکر شکستن اين بنيان مستحکم است امّا از آنجا که فرهنگ عزاداري و بزرگداشت عاشورا، در اعماق جان آحاد مردم رسوخ کرده است و دشمن اميد چنداني در خاموش کردن اين چراغ ندارد، راهکار اصلي و راهبرد اساسي او ضربه به اهداف اصلي فرهنگ عاشورا است، اينجاست که بحث حراست و آسيبشناسي دقيق فرهنگ عاشورا و شناخت عميق بايدها و نبايدهاي مراسم نکوداشت کربلائيان ضرورتي مضاعف مييابد و البته مرحله دوم مسئوليت حفاظت و حراست از فرهنگ عاشورا، که پاسداري از اهداف و آرمانهاي آن است و تودههاي مردم، به ويژه جوانان را با محتواي واقعي مصيبت نينوا آشنا ميکند، بر دوش عالمان و فرهيختگان و پرچمداران فرهنگ اصيل جامعه است. آناناند که بايد آسيبها را بشناسند و جامعه را در جريان آنها قرار دهند و به شناخت و ايمان آنها از اهداف عاشورا و عوامل پيدايش مصيبت عظماي کربلا عمق بخشند. اين وظيفه مهم عالمان دين است که با بدعتها و انحرافات جاهلان و کوتهفکران و تحريفات مغرضان و دشمنان به مبارزه برخيزند و درخت تناور فرهنگ عاشورا را از بيم آسيبها و آفتها مصونيت بخشند:
«اذا اظهرت البدع في امّتي فليظهر العالم علمه فمن لم يفعل فعليه لعنة الله؛ آنگاه که بدعتها در امّت من بروز کرد، بر عالم است که علم خويش را آشکار کند. و گرنه لعنت خدا بر اوست.»
به فرموده امام صادق(ع) «عالمان وارثان انبياء هستند» پس وظيفه پاسداري از آموزههاي اهل بيت(ع) به ويژه کربلا و عاشورا بر دوش آنان است:
«فانّ فينا اهل البيت في کلّ خلف عدولاً ينفون عنه تحريف الغالين و انتحال المبطلين و تأويل الجاهلين؛ براي ما اهل بيت در ميان هر نسلي، عادلاني است که تحريف افراطيان و دروغ مبطلان و تأويل جاهلان را از او دور ميسازند.»
در ميان عالمان بزرگ، همواره چهرههايي عاليقدر بودهاند که به اين مهم همت گماشتهاند و نگذاشتهاند، پيرايهها آسيبي جدّي بر فرهنگ عاشورا وارد کند. در همين دهههاي اخير شخصيّتهاي فرزانهاي همچون حاجي نوري، حاج شيخ عباس قمي، آيةالله بروجردي، امام خميني، شهيد مطهري و رهبر معظم انقلاب را ميبينيم که پرچم پاسداري از فرهنگ عاشورا، را برافراشتهاند و مسير حرکت تکاملي عاشورائيان را هموار ساخته و عالمانه و دلسوزانه، با هشدارهاي بهموقع خود، به آسيبشناسي فرهنگ عاشورا پرداختهاند و از سر سوز با گوشزد کردن پارهاي از کاستيها و انحرافات در مسير عزاداري خامس آل عبا(ع) به آفتزدايي و اصلاح اين شجره طيّبه همّت گماشتهاند.
با الهام از آنچه آن عزيزان فرهيخته، در گفتار و نوشتار خود، يادآور شدهاند، ميتوان بحث حفاظت و حراست و آسيبشناسي فرهنگ عاشورا را در دو بخش «بايدها» و «نبايدها»ي مراسم سوگواري سالار شهيدان تنظيم کرد.
منبع: آسیب شناسی فرهنگ سیاسی عاشورا ( سفینه النجات - مرکز تحقیقات رایانه ای حوزه علمیه اصفهان)